Saturday, February 02, 2008
. . .
سنش از من بیشتره . . . 4 سال، 4 سال از من بزرگتره . . .
توی همه این سالها با ما بوده، همیشه . . . سختی زیاد کشیده . . .شاید گاهی وقتها بهش کم رسیدگی شده یا بهش بی توجهی شده، اما همراه خیلی خوبی بوده . . . درسته بعضی وقتها اذیتهایی هم داشته . . .
اما مهربونه، این رو تازگیها خیلی بیشتر احساس کرده ام . . . با وجود ظاهر قدیمیش، پوست آفتاب خورده و ترک خورده اش، شاید صدای خشنش، خیلی مهربونه.
اما داره از پیش ما میره . . .
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
داریم میفروشیمش.

Labels: ,