Sunday, March 31, 2013
این مردم


ماشینهای باربند دار که روی باربندشان بقچه قرار دارد، فقط در کنار قطعه هنرمندان دیده می شوند. در قطعه هنرمندان هم بیشترین ازدحام دوروبر فقط یک مزار هست؛ اولین حدس اینه که اون مزار یه آدم تازه درگذشته باشه، اما نه . . . مزار فردین است. جالب اینجاست که اکثر افرادی که سر مزارش هستند، جوانند و سنشان به نوستالژی داشتن با او و فیلمهایش قد نمی دهد.
حتی یک نفر هم سر مزار همایون خرم که تازه دو ماه از درگذشتش می گذره و اتفاقا جلوی راه و کاملا مشخص هست، دیده نمیشه.
جامعه شناس نیستم اما بنظرم جای فکر و تحلیل دارد.

تهران، بهشت زهرا؛
پنجم فروردین 1392

Labels: , ,

Saturday, March 16, 2013
نو شدن


چقدر خسته ام، بیشتر میشه گفت که داغونم؛ فکر می کردم این حس مختص من هست ولی از چند نفر دیگه هم شنیدم که آنها هم همین حس رو دارند؛ اینجاست که نیاز به نو شدن و آغاز دوباره بوجود میاد و سال نو برای آدم همین نیاز رو برطرف میکنه بخصوص سال نویی که سراغاز و زندگی دوباره طبیعت هم باشه.
انگار این نیاز در همه ملتها وجود داشته که مراسم سال نو بوجود آمده، البته شاید هم برعکس باشه؛ یعنی نزدیک آخر سال که میشه، آدمها احساس خستگی می کنند چون منتظر یک پایان هستند و این انتظار به لحاظ روانی بهشون میگه که خسته باشن.
بهرصورت که نگاه کنیم، مراسم سال نو به همراه تعطیلی خوب چیزیه، بسیار لازمش داریم.

Labels: ,

Monday, March 11, 2013
برند؟


بنتون نگو شیرینی فروشی شب عید بگو، ملت مثل مور و ملخ ریخته بودند توی بنتون- البته مغازه اش- من هم رفتم ببینم بنتون بنتون که میگن چیه – بله، من یک بنتون ندیده ام- بعد رفتم تو دیدم اصلا نمیشه تکون خورد. به سختی تا ته مغازه رفتم و دیدم دسته دسته لباسه که از اتاق پرو میاد بیرون، اون ور رو نگاه کردم، دیدم صف صندوق از صف اتاق پرو درازتره.
دوباره برگشتم به سختی خودم را قاطی ملت جا کردم تا بلکه ببینم اینایی که ملت میخرن چیه آخه، رفتم سروقت رگال پالتوها؛ بنتون که میگن اینه؟ سرآستین پالتوئه همچین کرک داده بود که اگه توی یه مغازه دیگه بود فکرمیکردم دست دوئه.
خلاصه اینکه من نمیدونم مردم ما چشمشون به دهن بقیه است؟ دهنشون به چشم بقیه است؟ یا حتی چشمشون به گوش بقیه است؟ - ای بابا شد حواس پنجگانه که- یا کلا چشمهاشون بسته است گوشهاشون بازه؟ یا چی؟ آخه همین جنس اگه توی یک مغازه دیگه بود با نصف قیمت، اینقدر براش صف میکشیدن؟

Labels: ,