Wednesday, April 03, 2013
تعطیلات در ایران

به بهانه تعطیلات طولانی نوروز و ادامه دار بودن آن تا 16 فروردین و به بهانه این نوشته آقای آواژ:

من همیشه منتقد تعطیلات زیاد ایران بوده ام بخصوص از تعطیلات دولتی (روزهایی که تعطیل رسمی نیست ولی دولت، ادارات را تعطیل می کند، به دلایل/بهانه های آلودگی هوا- اجلاس- بین التعطیلین و . . .) که کار و کاسبی بخشهای خصوصی و آزاد را نیز کساد می کند و آنها که بابت تعطیلی هایشان حقوق نمیگیرند؛ حتی زیان نیز میبینند. اما در پی کمی مقایسه با سایر کشورها و برخی مشاهدات، نکات قابل توجهی به نظر می آید:
1-       آیا تعطیلات رسمی در ایران به نسبت سایر کشورها زیاد است؟ بهتر است مقایسه ای داشته باشیم بین تعداد روزهای تعطیل چند کشور توسعه یافته و ایران:
آمریکا: دو روز تعطیل آخر هفته که به ازای 52 هفته در سال می شود 104 روز، 10 روز هم تعطیل عمومی (Public) دارند که جمعاً می شود 114 روز.
فرانسه: دو روز تعطیل آخر هفته که به ازای 52 هفته در سال می شود 104 روز، 13 روز هم تعطیل عمومی (Public) دارند که جمعاً می شود 117 روز.
آلمان: دو روز تعطیل آخر هفته که به ازای 52 هفته در سال می شود 104 روز، 17 روز هم تعطیل عمومی (Public) دارند که جمعاً می شود 121 روز.
ایران: یکی و نصفی روز تعطیل آخر هفته که به ازای 52 هفته در سال می شود 78 روز، 22 روز هم تعطیل رسمی (در سال 1392) که جمعاً می شود 100 روز.
پس می بینیم، زیاد بودن تعداد تعطیلات رسمی در ایران واقعیت ندارد.

2-       آیا تعطیلات نوروز در ایران طولانی است؟
در بسیاری از کشورهای اروپایی، کارمندان دوهفته یا بیشتر در سال (معمولا در ماه آگوست) را جهت استراحت به تعطیلات میروند. (اینجا و اینجا)
در استرالیا، به دلیل تقارن ایام کریسمس و سال نو با تابستان، معمولا کارمندان در این ایام حدود دوهفته به تعطیلات میروند.
آیا در ایران سفرها یا مرخصیهای طولانی کارمندان شایع است؟ آیا در شرکتها یا ادارات ایران می توان براحتی برای دو هفته یا حتی ده روز متوالی مرخصی گرفت؟ مشاهدات و تجربیات من نشان می دهد که چنین کاری اصلاً معمول نبوده و گرفتن مرخصیهای طولانی (بیش از 3-4 روز) (بجز ایام عید نوروز) بسیار مشکل و حتی غیرممکن است (البته لازم به ذکر است برخی بخشهای تولیدی و کارخانجات دو هفته در تابستان تعطیل هستند). اگر کارمندان در طول سال به مرخصی میروند، معمولاً یک آخر هفته یا در نهایت به اضافه یک چهارشنبه یا شنبه چسبیده به آن است. این سفرها نه تنها موجب refresh شدن آنها نمیشود بلکه معمولاً با خستگی یا حتی بیماری همراه بوده و بسیاری از اوقات روز پس از سفر تبدیل به مرخصی استعلاجی میگردد.
بنابرین تنها تعطیلی طولانی مدت ممکن در ایران همان 13 یا 15 روز نوروز است که می تواند باعث refresh شدن روحیه کارمندان گردد.
در سالهای اخیر مطالعات زیادی نشان داده است که تعطیلات منظم برای افزایش بهره وری کارکنان لازم است. (بطور مثال اینجا)
3-       اما مشکل ایران تعداد تعطیلات رسمی آن یا کمی ساعات کار (44 ساعت در هفته بر اساس قانون کار در مقایسه با 35 ساعت کار در هفته در فرانسه) نیست (البته ساعات کاری برخی ادارات دولتی که به 8 تا 14 تقلیل داده شده، مبنای این صحبت نیست) بلکه روزهای تعطیل یا بدتر از آن تق و لق بین التعطیلین است. بنظر می رسد لازم است تعطیلات موجود سازماندهی شده و برای موارد اضطراری (مانند روزهای آلودگی هوا) چاره ای دیگر اندیشیده شود.
بطور مثال در سایر کشورها در زمانهایی مانند برف سنگین یا توفان یا اجلاس یا نظایر آن که ممکن است رفت و آمد مختل شود، شرکتها از کارکنان خود درخواست می کنند که از خانه کار کنند. این کار گرچه نیاز به بسترهای مناسب ارتباطی و نیز فرهنگ سازمانی مناسب دارد، اما بهرحال راه حلی است که می تواند در سازمانهای ایران هم پیاده شود و گرچه ممکن است بازده صد درصد برابر با حضور در محل کار حاصل نشود، اما نتیجه آن از هیج بهتر خواهد بود. البته لازمه این کار تغییر سیستم ارزشیابی بر اساس کار بجای ساعت حضور می باشد که خود این سیستم ارزیابی عملکرد دلیل بسیاری از مشکلات در رابطه با بهره وری پایین در ادارات است.
نکته دیگر، سازماندهی تعطیلات موجود است. بطور مثال دربسیاری از کشورها، برخی از تعطیلات مناسبتی در نزدیکترین دوشنبه به مناسبت مذکور، برنامه ریزی میشود. بطور مثال اگر پنجم ماه ایکس به مناسبتی خاص، تعطیل عمومی است، اگر این روز سه شنبه بیفتد، آن را به روز دوشنبه منتقل میکنند تا هم بتوان از تعطیلات طولانی (Long Holiday) استفاده کرد و هم دیگر بین التعطیلین تق و لق وجود نداشته باشد. این کار در ایران نیز می تواند برای برخی از تعطیلات انجام گیرد.
4-       اما فکر میکنم مشکل اصلی ایران، نه تعداد زیاد تعطیلات در ایران و نه تعداد ساعات کاری کم در هفته است؛ بلکه از همین ساعات و روزهای کاری موجود استفاده درست نمیشود. بهره وری نیروی کار، بخصوص در بخشهای غیرتولیدی و بخصوص بخش دولتی بسیار پایین است و البته نکته دیگری که مشهود است، این است که این بهره وری پایین بطور یکسان بین کارکنان تقسیم نشده، بلکه گاهی دیده میشود که در یک واحد، یک یا دو نفر بجای 4-5 نفر کار میکنند و بسیار هم کار میکنند و بقیه حتی مطلقاً کاری انجام نمیدهند (اینجاست که نقش فروش نفت در بهره وری پایین مشخص میشود). این امر به دلیل روشهای نادرست استخدام، ارزیابی عملکرد و نیز مدیریت (و همچنین همان بحث نفت) است که باز کردن این مسائل، خود مجالی جداگانه میطلبد. شخصاً فکر میکنم در راه افزایش بهره وری کاری در ایران قدم اول و اولویت اول باید در راستای افزایش بهره وری ساعات کاری موجود باشد و پس از آن شکایت از تعطیلات طولانی نوروز.
پی نوشت: این نوشته صرفاً بر اساس تجربیات و مشاهدات شخصی بوده و مبنای علمی یا آکادمیک یا آماری ندارد. اما با توجه به اینکه همیشه در ایران تا بحث بهره وری کاری پیش می آید، اولین مطلبی که به آن پرداخته میشود، تعطیلات زیاد است، خواستم تا این بحث را از زاویه ای دیگر باز کنم.




Labels: , ,